پینه دستان

پینه دستان


حاتم مهجوری- در فصل ششم قانون کار تشکلات کارگری و کارفرمایی تعریف شده است. این تشکل‌ها اعتبارنامه دریافت می‌کنند و کارشان در چارچوب قانون است و علاوه‌براینکه پیگیر مسائل کارگری هستند باید به‌نوعی به مسائل اشتغال نیز کمک کنند و در وضعیت اقتصاد شهر، استان و کشور بتوانند گام‌های موثری بردارند. همچنین تشکل‌هایی که در چارچوب قانون کار هستند صرفا پیگیر مشکلات صنفی جامعه‌ کارگری بوده‌اند. همه این تشکلات در پی این هستند تا بتوانند به قشر زحمت‌کش کارگر از طرفی و به جامعه اقتصادی و تولید از طرفی دیگر خدمت کنند. رحمت‌ا... پورموسی دبیر کل کانون عالی شورای اسلامی کار کشور و رئیس شورای اسلامی کار خراسان رضوی است که درباره مشکلات این عرصه با وی به گفتگو نشستیم.
................................................

انگار از جانب جامعه‌ کارفرمایی مقاومت‌هایی سر راه این تشکل‌ها وجود داشته است. مایلیم جزئیاتش را از زبان شما بشنویم.
متاسفانه از گذشته تا‌کنون فرهنگ غلطی در کل کشور رواج داشته است که نمایندگان کارگر در برابر کارفرمایان قرار داده می‌شدند و کارفرمایان احساس می‌کردند در جبهه‌ مقابل هستند. یعنی جبهه‌ کارگری در برابر جبهه‌ کارفرمایی نمایش داده شده است، درصورتی‌که اصلا این‌گونه نیست. درواقع شورای اسلامی کار نماینده کارگر است و بازوی مدیریت و این نیازمند فرهنگ تعامل و تفاهم است که باید به‌وجود بیاید تا مشکلات حوزه کارگری و کارفرمایی به حداقل برسد. همین ذهنیت غلط متاسفانه به‌سمتی رفته که خیلی از واحدهایی که شرایط تشکیل شورای اسلامی کار را دارند، به‌دلیل ترس از عواقب احتمالی آن میل به تشکیل این شوراها نداشته باشند چرا که گمان می‌کنند شورا چوب لای چرخ تولید و سایر فرایندها می‌گذراد و در خوش‌بینانه‌ترین حالت به یک نفر نماینده کارگر اکتفا می‌کنند و شورایی تشکیل نمی‌شود.

مگر تشکیلات کارگری شما منشا قانونی ندارد؟ چرا باید در روال انجام این رویه قانونی مقاومت شود؟
بله، منشا قانونی هم دارد. طبق تصریح قانون فقط مجموعه‌هایی می‌توانند نماینده کارگر داشته باشند که پرسنل آن‌ها کمتر از ٣۵ نفر باشد و این در حالی‌ست که شاهد شرکت‌ها و کارخانجاتی هستیم که شاید ٣٠٠نیرو داشته باشند اما شورای اسلامی کار ندارند و صرفا به یک نفر نماینده کارگر بسنده کرده‌اند که سعی کردیم در استان با جلسات مختلفی که با انجمن مدیران صنایع و خانه صنعت و معدن داشته‌ایم برای کارفرمایان یار باشیم، نه بار. دنبال کارشکنی هم نیستیم. به‌طوری‌که در استان خراسان می‌توانیم حدود ٧٠٠شورای اسلامی کار داشته باشیم با این حال قبلا ٩٠شورا داشتیم و امروز ١٣٣شورای فعال کارگری داریم.

دلیل اینکه ٧٠٠شورای اسلامی کار در استان محقق نمی‌شود را چه می‌دانید؟
یک علت برمی‌گردد به قانون. قانون شوراها در سال ١٣۶٣ تصویب شده است. زمانی‌که قانون شوراها تصویب شد شاید بیش از ٩۵درصد کارگران به‌طور رسمی کار می‌کردند و شاید ۵درصد کارگر قراردادی داشتیم ولی امروز که بنده با شما صحبت می‌کنم این نسبت برعکس شده و بیش از ٩۵درصد کارگران ما قراردادی شده‌اند. آن زمان شاید کسی به کارگر قراردادی هم فکر نمی‌کرد. بنابراین خیلی چیزها دیده نشده و خب حالا جایی به نام شورا تشکیل می‌شود. وقتی نماینده شورا بابت مطالبات پیگیری می‌کند بلافاصله کارفرما می‌تواند با توجه به نوع قراردادی که با کارگر دارد، خاتمه‌ قرارداد را اعلام کند و کارگر هیچ‌گونه حق و حقوقی نخواهد داشت. بنابراین کارگران قراردادی چون ترس از اخراج دارند، حتی رغبت نمی‌کنند بیایند و کاندیدای نماینده شورا شوند. در قانون شوراها هم هیچ مصونیتی برای کارگر قراردادی دیده نشده است.

در این شرایط شوراهای اسلامی کار دقیقا می‌خواهد چه‌کار کند؟
ما هم طرح آماده می‌کنیم و هم پیشنهاداتی می‌دهیم برای جاهایی که مشکل داشته باشد. با نمایندگان ارتباط داریم و به‌عنوان مثال ماده١٠ قانون کار و ماده ٣٧ قانون کار جزو طرح‌هایی بود که پیشنهاد کردیم. این طرح درباره مشاغل سخت و زیان‌آور بوده است. درباره شرکت‌هایی که با مشکل مواجه می‌شوند از آن‌ها دعوت می‌شود و سعی می‌کنیم اگر جایی مشکلی هست داخل مجموعه مشکل را حل کنیم که آمار پرونده‌ها کم شود. همچنین نمایندگانی در هیئت‌های حل اختلاف داریم که از حق و حقوق کارگران دفاع می‌کنند.

به چه دلیل تشکل‌های کارگری دو منشا دارد؟ درظاهر یکی ماده ١٠ احزاب است و دیگری قانون کار؟
نه ببینید... بعضی تشکل‌های کارگری هم هستند که باوجود اینکه از ماده ١٠ احزاب مجوز گرفته‌اند در جهت احقاق حقوق کارگران تلاش می‌کنند.

خب می‌خواهم بدانم منشا و خاستگاه این تشکل‌ها کجاست؟
در قانون کار تشکل‌های رسمی کارگری شوراهای اسلامی کار، انجمن صنفی کارگران و مجمع نمایندگان هستند. آن بحثی که گفتم اصلا ارتباطی به ما ندارد چون بعضا فعالیت سیاسی هم دارند و منتسب می‌کنند که این‌ها جناحی کار می‌کنند ولی ما این مسائل را نداریم و هر کس با هر ایده‌ای که باشد، صرفا صنفی کار می‌کنیم.

خب این‌ها هم می‌توانند ادعا کنند که پیگیر مطالبات کارگران هستند و بعضا نتایجی هم به‌دست آورده‌اند...
بله درست است... این‌ها هم در مجلس و دولت ارتباطاتی داشته‌اند و به‌نوعی فعالیت کرده‌اند. خیلی هم زحمت می‌کشند اما من عرضم این است که در فضایی که خودمان هستیم صرفا کار صنفی خودمان را انجام می‌دهیم.

یکی از مشکلات اصلی جامعه‌ کارگری مسئله «دستمزد»هاست. دستمزدها همه ساله موضوع بحث رسانه‌ها و مسئولان قرار می‌گیرد و به نظر اولین قشر آسیب‌پذیر در این حوزه کارگران هستند.
بله، همین‌طور است... مسئله اصلی کارگران دستمزد است. این مقوله مشکلات زیادی درست کرده و تبعات خیلی بدی در جامعه دارد. حداقل دستمزدی که به کارگران پرداخت می‌کنیم با کمال تاسف کفاف مخارج ١٠روز بیشتر را نمی‌دهد. کارگران ما هزینه‌های بهداشت و درمان، پوشاک، غذا و مسکن را دارند و خب یک کارگر با ٧١٢هزار تومان چگونه می‌تواند زندگی خود را بگذراند؟! حداقل دوبرابر این حقوق نیاز است تا بتوانند به‌راحتی زندگی کنند. من این را بارها گفته‌ام و الان عرض می‌کنم که کارگر زندگی نمی‌کند، فقط زنده است. زمانی‌که حقوق کارگر کم باشد و نتواند زندگی را اداره کند، باید برود سراغ کار دوم و سوم که این ضربه بزرگی به جامعه می‌زند. استاندارد کار در ایران هفت ساعت و بیست دقیقه است که بیشتر از این بدن انسان جواب‌گوی کار نیست و نیاز به استراحت دارد.

شغل دوم و سوم آسیب‌های متعددی را به‌وجود آورده است...
بله... جلوی اشتغال خیلی‌ها هم گرفته می‌شود. حوادث ناشی از کار چگونه به‌وجود می‌آید؟ خیلی از این‌ها بر اثر کمبود استراحت و داشتن ضعف بوده است. نمی‌توانیم از کارگری که حداقل دستمزد را به او می‌دهیم، حداکثر بهره‌وری را انتظار داشته باشیم. زمانی‌که کارگر برنامه‌ریزی کرده که شیفت دوم و سوم هم در جاهای دیگر مشغول به کار شود، دیگر نمی‌توان از او انتظار دقت و صحت در کار را داشت. این فرایند و این چرخه‌ معیوب با کمال تاسف به تولید ما هم ضربه می‌زند. تا زمانی‌که به کارگر این گونه بها دهیم نمی‌توانیم به سمت بهره‌وری برویم.
مسئله مهم‌تر اینکه ما روابط اجتماعی و عواطف خانوادگی را در اثر همین روابط نامطلوب کار تحت‌الشعاع قرار داده ایم. چرا؟ چون کارگری که باید دو شیفت کار کند و از صبح تا شب بیرون از منزل باشد، چگونه می‌تواند عواطف خود را خرج کند؟ اصلا مگر روحیه‌ای می‌ماند؟

یکی دیگر از چالش‌های کارگران امنیت شغلی آنان است. اصلا این روال قراردادهای کار به نظر کمی به‌هم ریخته و یک‌طرفه و به زیان کارگران تنظیم شده است.
قراردادهای کار و به‌دنبال آن امنیت شغلی واقعا مشکل‌ساز شده؛ در تبصره٢ ماده ٧ قانون کار عنوان شده که وزارت کار از ٢٩ آبان١٣۶٩ که سالروز تصویب قانون کار است، باید در مدت ۶ماه، مشاغلی که جنبه دائمی دارد از مشاغلی که جنبه غیردائمی داشته را مشخص کند. الان که در خدمت شما هستم پس از گذشت ٢۵سال هنوز این مسئله تعیین تکلیف نشده! در تبصره٢ می‌گوید که چنانچه در قرارداد مدت ذکر نشود، آن کار دائمی محسوب می‌شود. خب این تبصره خیلی شفاف است. در همین قانون گفته شده کارهایی که جنبه دائم و مستمر دارند نیاز به قرارداد هم ندارند. قرارداد مربوط به زمانی است که پروژه موقتی است. مثلا پروژه راه‌سازی، ساختمان‌سازی و ... اما در شرکت تولیدی که کارش مستمر است و ادامه دارد این‌گونه نیست.
این امنیت شغلی و این قراردادهای موقت کار مانند غده سرطانی بر پیشانی کارگران است که همه چیز را به مخاطره می‌اندازد و در این قراردادهایی که به صورت یک ماهه و دو ماهه و در حالت خوش‌بینانه شش ماهه بسته می‌شود، کارگر بیشتر به فکر پایان قرارداد خودش است و این نبودامنیت شغلی هم باعث می‌شود که بهره‌وری به حداقل ممکن برسد.

برای ارتقای امنیت شغلی کارگران اقدامی صورت نگرفته است؟
همان زمان خاطرم هست آقای هفده تن معاون وزیر دستورالعملی ابلاغ کردند که قراردادها نباید کمتر از یک سال باشد. گرچه حرکتی رو به جلو بود اما همان زمان هم کارفرمایان اعتراض کردند و چون به لحاظ اقتصادی اصلا مشخص نیست که یک کارخانه چقدر امکان فعالیت اقتصادی داشته باشد، همین دستورالعمل هم لغو شد.

امنیت شغلی خیلی مهم است. دولت باید هزینه زیادی برای اشتغال یک نفر انجام دهد. طبق برآوردها شاید نزدیک به ٢٠٠میلیون تومان هزینه شود. چرا همین مشاغلی را که داریم حفظ نکنیم؟
خیلی از مشاغل و کارهای قدیمی و ریشه‌دار متاسفانه به‌راحتی رو به تعطیلی است. من اعتقادم این است که حفظ مشاغل موجود مهم‌تر از ایجاد مشاغل جدید است. دولتمردان باید این اهتمام را داشته باشند و همه دستگاه‌های متولی بیایند از تشکل‌های کارگری استفاده کنند و جلوی تعطیلی کارها را بگیرند.

ضمانت اجرای این قوانین حوزه کار چیست و متولی اجرای قوانین مربوط به کار، کدام ارگان است؟
متولی کار در استان اداره کل تعاون کار و رفاه اجتماعی است.

این‌ها مگر نباید قانون را اجرا کنند؟
بله، باید اجرا کنند. اصلا دستگاه اجرایی قانون همین‌ها هستند. بعضی موارد هم البته هست که شاید ملاحظاتی باید باشد.

شما خودتان قراردادهای کار را قبول دارید؟
خیر، قبول ندارم و آن را یک ظلم آشکار به کارگر می‌دانم، اما متاسفانه این قراردادها شده همان غده‌ سرطانی که عرض کردم.

دستگاه متولی اجرای قانون که به این ترتیب عمل می‌کند، چرا از سوی دستگاه‌های نظارتی پشتیبانی نمی‌شود؟ بالاخره باید بر اجرای این قوانین مربوط به کار هم نظارتی صورت گیرد.
وظیفه دستگاه‌های قانونی مثل مجلس از جنبه نظارتی بسیار حائز اهمیت است. نظارت یکی از مسئولیت‌های اصلی مجلس است. ما چقدر نظارت داریم که قوانین کار در کشور به‌درستی اجرا می‌شود یا نه؟ مجلس باید از وزارتخانه سوال کند که چرا بعد از این همه سال قوانین اجرا نشده است.

با سایر تشکل‌ها مثل انجمن صنفی و مجمع نمایندگان موازی‌کاری ندارید؟ برای چه این تشکل‌های متعدد شکل گرفته است؟
خب این‌ها اشتراکاتی با هم دارند. در جاهایی شاخه‌شاخه شده و هر کدام در برخی حوزه‌ها مشترکند. در مباحث بیمه‌ای و دستمزدها هیچ فرقی با هم نداریم.
................................................
قوانین بی‌خاصیت، قوانین دست و پا گیر؛ قوانین فرسوده به‌روز نشده‌اند
قانون کار یک چتر حمایتی روی سر کارگران است. قانون کار بعد از قانون اساسی قانون مادر است و این قانون حداقل‌هاست برای کارگر. متاسفانه تا الان دست‌هایی در کار بوده که به بهانه‌ اصلاح قانون کار، کارگران از همین حداقل‌ها هم باز بمانند. ما هیچ‌وقت با اصلاح مخالف نیستیم. اصلاح یعنی بهترشدن شرایط، اما متاسفانه در چند سال گذشته اصلاحاتی که روی قانون انجام شده دقیقا بر عکس بوده و این اصلاحات در جاهایی بوده که کارگر مطابق قانون می‌توانست پاره‌ای موارد را پیگیری کند مثل ماده ٧ ،٢١ ، ٢٧ و ۴١ قانون کار که متاسفانه در همین مفاد قانونی اصلاحاتی اعمال کردند که کارگران درکل مشکلاتشان بیشتر شود و از همین حداقل‌ها هم محروم شوند. همین الان هم می‌توانم به شما بگویم که ماده ١٠ قانون را داریم که می‌گوید قرارداد کار باید در چهارنسخه تنظیم شود و یک نسخه دست کارگر، یک نسخه نماینده کارگر، نسخه‌ای در محل بایگانی و یک نسخه هم به اداره کار ارسال شود.
خب من از شما می‌پرسم واقعا چند درصد قراردادهای کار به اداره کار ارسال می‌شود؟ آیا کسی هست که بپرسد چرا این کار انجام نمی‌شود؟ همچنین قوانینی داریم که می‌توانیم از آن‌ها استفاده کنیم اما اجرا نمی‌کنیم. دوستانی که می‌گویند قانون کار مانع تولید است، من این را قبول ندارم.
آن‌هایی که می‌گویند این قانون از رده خارج است، من این را قبول ندارم. هر چند ممکن است نیاز به اصلاحاتی داشته باشد.
................................................
تا زمانی که تشکل‌های کارگری به دولت وابسته باشند کاری نمی‌توانیم بکنیم
ما تشکل‌های کارگری تا زمانی‌که وابسته به دولت باشیم هیچ کاری نمی‌توانیم انجام دهیم. کانون خودمان را می‌گویم که اصلا این تشکل باید از محل حق عضویت‌ها اداره شود. اصلا زمانی‌که شدیم تشکل کارگری دولتی! این دیگر چه معنایی دارد؟ آیا در این صورت می‌توانیم با حفظ استقلال خودمان دنبال مطالبات برویم؟ کاری نمی‌توانیم انجام دهیم. تا زمانی‌که تشکل‌های کارگری یک‌صدا نشوند، ید واحد نشوند و سندیکا نداشته باشند و به‌خصوص از استقلال مالی برخوردار نباشند، اتفاق خاصی نمی‌افتد. ما چند صد هزار کارگر داریم که اگر هر کارگر ماهیانه فقط هزار تومان به این تشکل‌ها اختصاص دهد، ببینید چه حجم زیادی برای تشکل‌ها خواهد بود. آن زمان است که تشکل استقلال پیدا می‌کند. ما تا زمانی‌که وابسته باشیم نمی‌توانیم حرفمان را بزنیم. کسی روی ما حساب نمی‌کند. برای حرف ما هم شاید تره خرد نکنند. هرچند الان موارد خودمان را پیگیری می‌کنیم اما آن قدرتی که جامعه‌ کارگری باید داشته باشد را نداریم. حدود ۴٠درصد جمعیت ما را کارگران تشکیل می‌دهند و ما در صف اول ایستادگی و مقاومت از قبل از انقلاب تا امروز بوده‌ایم.
بنابراین ۴٠درصد جامعه پای نظام بوده و هستند و الان بالاخره باید در سرنوشت خودشان تصمیم بگیرند، نه اینکه عده‌ای دیگر هر روز برای این‌ها تصمیم بگیرند و فشارهای اقتصادی هر روز به این‌ها بیشتر و بیشتر شود. آن کسانی که نان شب ندارند همین کارگرانند و باید بیشتر از این‌ها به این جماعت ارزش و اهمیت داد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: احسان سهرابی ׀ تاریخ: شنبه 7 / 7 / 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

CopyRight| 2009 , www.pinehdast.ir.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com